4. وقتی همه چی میره رو اعصاب آدم!

ساخت وبلاگ
خب میدونی، من از یه جایی به بعد فهمیدم اصلا مهم نیست که تو چی میگی.. این رفتارته که دیگران میبینن و از طرف دیگه اگه میخوای دیگران حرفاتو بشنون، این رفتار توئه که وادارشون میکنه حرفت رو بپذیرن.. میخوای روی ادما تاثیر بذاری؟! پس اونقدر ایده ال باش که بخوان واسه ی شبیه تو شدن تلاش کنن.. قبلا خیلی به این معتقد بودم که تفکرات فمینیستیم رو به زبون بیارم، با ادما بحث کنم تا قانع بشن و ... ولی الان کلا با هر مقوله ای که نیازمند بحث بی نتیجه باشه مخالفم. الان میگم تو بهترین و قوی ترین زنی باش که ادما توی کل عمرشون باهاش برخورد داشتن، یه جوری که هیچ مردی به گرد پات هم نرسه، اون وقت تاثیر خودتو روی دخترای 17، 18 ساله یا حتی مردای اطرافت ببین. یه جوری رفتار کن که دیگران چاره ای جز پذیرشت نداشته باشن.. خودت باش و نتیجه رو تماشا کن.. اصلا مسئله شبیه به دیگران شدن نیست یا حتی مطابق میلشون شدن، مسئله اینه که ادم خودشو به ایده ال خودش نزدیک کنه.. خودتو با هیچ چیزی مگر با ایده ال خودت نسنج.. من اصلا ادم خاصی نیستم ولی میدونم چه تصویری از خودم توی ذهن دیگران ساختم. چون کاملا هدفمند و فکر شده بوده. یه جوری که ادما حتی با اینکه خیلی وقتا از من خوششون نیومده ولی واسم احترام خیلی خیلی زیادی قائل بودن. حتی اونایی که باهاشون دعواهای خیلی بدی کردم.. و اینکه میتونم یه استوری بذارم و شرط ببندم که حداقل سی نفر 4. وقتی همه چی میره رو اعصاب آدم!...
ما را در سایت 4. وقتی همه چی میره رو اعصاب آدم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5cactuusa بازدید : 76 تاريخ : جمعه 29 دی 1396 ساعت: 3:13

1. چند وقت پیش یکی از دوستام روی یه دختری کراش داشت. بعد واسش یه ساعت خریده بود شیشصد هزار تومن، با یه کتاب و یه سری چیز دیگه. نزدیک هفتصد تومن اگه اشتباه نکنم، کادو تولد خریده بود واسه کسی که فقط کراشش بود!! یعنی حتی دوست ساده هم نبودن با هم. کانال یه نفرو میخونم که دختره دانشجوی پزشکیه. بعد یه بار توی بیمارستان از کنار طرف رد شده و روش کراش پیدا کرده. بماند که بعدش اینستای رزیدنته رو پیدا کرد و بهش پیشنهاد داد و اینا. بعد اولش که رزیدنته تقریبا بهش جواب رد داده بود، میخواست واسش دویست سیصد تومن کادو بخره ناشناس بفرسته. الان که دیگه دارن اشنا میشن و اینا، دختره واسه ی رزیدنته دویست تومن کادو خریده که بهش بی مناسبت بده. بعد الان واسم سواله که شما واسه کراشاتون انقدر هزینه می کنید واقعا؟؟؟!!!! :|||||| والا من تو کل عمرم فقط یکی از کسایی که روم کراش داشت واسم کادو خریده بود که اونم گلدون بود!!!! منم ازش نگرفتمش البته.  من کلا از کسی کادو قبول نمیکنم. مثلا من اگه جای کراشای اینا بودم، عمرا اگه قبول میکردم. ولی واقعا دیگه انقدرررر هزینه فقط واسه ی یه کراش ساده؟؟؟؟؟!!!! 2. مامانم میگه یکی از بچه ها هست که مامانش همیشه میاد تعریف میکنه یه دختر دارم که خیلییی خوبه و اینا. مثلا حتی جلوی داییش هم روسری سر میکنه :||||| مامانم میگه اون دفعه معلمشون نبوده، من رفته بودم بالای سرشون. معلمشون شکل 4. وقتی همه چی میره رو اعصاب آدم!...
ما را در سایت 4. وقتی همه چی میره رو اعصاب آدم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5cactuusa بازدید : 68 تاريخ : جمعه 29 دی 1396 ساعت: 3:13

رفیق عشق کتاب قشنگ و جذابم، تولدت مبارک. ایشالا که زندگی همیشه بر وفق مرادت باشه گیلزاد جانم.. خوشحالم که رفیق جذابی مثل تو دارم که لیست کتابش عین منه! و میتونم از هر چیزی که تعریف کرد، با خیال راحت از فوق العاده بودنش سمتش برم..

ایشالا که همیییشه سالم و شاد و موفق باشی فاطمه ی عزیزم. تولدت مبارک :-*

مرسی بابت اخلاق دوست داشتنیت، مهربونیت، رفاقتت و همه چیز.. 

4. وقتی همه چی میره رو اعصاب آدم!...
ما را در سایت 4. وقتی همه چی میره رو اعصاب آدم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5cactuusa بازدید : 67 تاريخ : جمعه 29 دی 1396 ساعت: 3:13

1. یه حرکت فووووق احمقانه انجام دادم. صفحه اخر امتحانو ندیدم و دقیقا وقتی دیدم که پنج دقیقه زمان مونده بود :| خیلی عجله ای زدمش. واقعا حیف شد. اینو میخواستم بیست بشم :-( 2. امتحان بعدیم فرداست!!! تغذیه 3. انتخاب واحد ترم شیش رو هم انجام دادیم. به این زودی نصفش رفت..  4. پرشین بلاگو دیدید چه جالب شده؟! انقدر جالبه که ادم وسوسه میشه یه وب هم اونجا داشته باشه :-))))) 5. داشتم آرشیو وب های قبلیمو میخوندم. ارشیو ترم سه انقدررر واسم غریب بود که باورم نشد خودم نوشتمشون. چقدر افسرده، حال بد، خسته، ضعیف.. اصن از خوندنش کلی حس بد گرفتم. یادم هم نمیاد که من چه دغدغه ی خاصی داشتم که انقدر افسرده بودم :| مسخرست واقعا..  4. وقتی همه چی میره رو اعصاب آدم!...
ما را در سایت 4. وقتی همه چی میره رو اعصاب آدم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5cactuusa بازدید : 62 تاريخ : جمعه 29 دی 1396 ساعت: 3:13

چند وقت پیش خیلی اتفاقی به این فکر کردم که از جواب ردی که بهش دادم مدت خیلی خیلی زیادی گذشته، پس بذار از بلاک درش بیارم. امروز اومد پی وی :|||||||| اولش یه سوال بیخودی درمورد کتاب نمیدونم چی پرسید که خب گفتم نمیدونم. بعدشم گفت هیچ وقت اون منظوری که برداشت کردی رو نداشتم، ولی انقدر عصبانی شدی که نشد ازت معذرت بخوام. ببخشید و این حرفا. بعد من اصن یاااادم نمیومد چرا اون موقع از دستش عصبانی بودم یا چی شده و اینا. مطلقا هیچی یادم نمیومد. گفتم من که چیزی یادم نمیاد ولی در کل دلخوری ای هم ازت ندارم. بعدشم گفتم که امیدوارم تو هم بالاخره یه روزی منو ببخشی چون من واقعا احساس گناه میکنم :-( گفت چرا فکر می کنی نبخشیدمت؟! بعد دیگه من کلی خوشحال شدم از اینکه دیگه لازم نیست عذاب وجدان داشته باشم چون چیزی از من به دل نگرفته. بعد یهو گفت به من ربطی نداره هاااا ولی اون مانتو آبیه خیلی بهت میاد ولی اون بنفشه بهت نمیاد!!!! :||||||||||| من پوکر فیس وار مونده بودم که این فااازش چیه :| بعد یکی دو تا سوال بیخودی پرسید که پیچوندمش بعد دیدم نههههه! این انگاری هنوزم امید داره که از من جواب مثبت بشنوه :||||||||| یعنی من به بدترین طریق ممکن به این بنده ی خدا نه گفتم، یه جوری که بره و پشت سرشو هم نگاه نکنه. بعد الان خیلی خوشحال و شاد و امیدوار برگشته!!!!!! تازه درمورد لباسای من اظهار نظر هم میکنه :| لعنتی تو خو 4. وقتی همه چی میره رو اعصاب آدم!...
ما را در سایت 4. وقتی همه چی میره رو اعصاب آدم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5cactuusa بازدید : 56 تاريخ : جمعه 29 دی 1396 ساعت: 3:13

"ی" میگه الف شب امتحان یه درسی پیش من بود. کلا قبلش نخونده بود و حتی شب امتحان هم نخوند! فقط خلاصه های منو گرفت و اخر شب بهش یه نگاه انداخت. بعد نمرش دو نمره از من بیشتر شد!!! بخدا من سر در نمیارم. ازینکه چرا ما این همه میخونیم و نتیجه نمیگیریم و بعضیا نمیخونن و انقدر نمره هاشون خوب میشه. بخدا نمی فهمم.. یا اونا خیلی تیزهوشن یا ما خیلی خنگیم یا چی، نمیدونم. دیگه واقعاااا احساس خستگی و درموندگی میکنم. با "ی" حتی به اینم فکر کردیم که توی سمپاد چی به خوردشون میدن :-)))))) بخدا خسته ام. خیلی خسته.. حس میکنم تا اخر سال شیش ما نه نمره ی درست و حسابی میگیریم نه کلا چیزی به ما یاد میدن.. + فارما هم هر سال یکی دو نمره اضافه میکرده ولی امسال زیر بار نمیره. احتمالا قراره با 11 بیفتم :|||||| شت شت شت. که اون همه فارما خوندم و سر جلسه حس کردم تو کل عمرم تا حالا اینارو ندیدم.. 4. وقتی همه چی میره رو اعصاب آدم!...
ما را در سایت 4. وقتی همه چی میره رو اعصاب آدم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5cactuusa بازدید : 47 تاريخ : جمعه 29 دی 1396 ساعت: 3:13

میخوام بگم ادم باید خیلییییی خنگ باشه که وقتی یکی تولدشو از ده سال پیش یادش مونده، نفهمه که طرف روش کراش داره!!! بعد بگه اخه تاریخ تولدم تابلوئه :||||

با شمام دوست عزیز! همچنان به خنگ بودنت ادامه بده :| اصن برو زیر پستای همون دختره ی ایکبیری کامنت بذار :- ایییششش!!! :-))))))


پ ن: از سری رد دادگی های شب امتحان :-))))

4. وقتی همه چی میره رو اعصاب آدم!...
ما را در سایت 4. وقتی همه چی میره رو اعصاب آدم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5cactuusa بازدید : 50 تاريخ : جمعه 29 دی 1396 ساعت: 3:13

لازمه بگم امروز کاپشن بنفشمو با کفشای بنفشم پوشیدم و لاک بنفش هم زدم؟! :-)))))))))))

4. وقتی همه چی میره رو اعصاب آدم!...
ما را در سایت 4. وقتی همه چی میره رو اعصاب آدم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5cactuusa بازدید : 46 تاريخ : جمعه 29 دی 1396 ساعت: 3:13

اقا نمره ی یه درسی رو زدن و من 19.5 شدم ^_^

کاش حداقل با این نمره ها، افتضاح نمره ی فارمام جبران شه :-(

4. وقتی همه چی میره رو اعصاب آدم!...
ما را در سایت 4. وقتی همه چی میره رو اعصاب آدم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5cactuusa بازدید : 69 تاريخ : جمعه 29 دی 1396 ساعت: 3:13

امروز به جای اینکه ساعت پنج صبح بیدار بشم، شیش ییدار شدم و امتحانم خیلی خیلی دیر شد. به طرز معجزه آسایی تونستم خودمو دقیقه ی نود به امتحان برسونم. برخلاف چیزی که استادای درس گفته بودن، امتحان تشریحی نبود خداروشکر و اینکه خوب شد امتحانم. امتحان بعدی بدترین امتحان این ترمه یعنی فارما! فقط امیدوارم که شنبه به خیر بگذره..حفظ کردن اسم مشابه این همه دارو، کاربرداشون، دوز ها و شکلای مختلف داروییشون، تداخلات دارویی و ... واقعا خیلی خیلی سخته. من واقعا تحسین میکنم اونایی رو که دارو میخونن. انصافا خیلی خیلی سخته درساشون.. بعضی وقتا هست که ادم یه چیزی رو با اصرار زیاد از خدا میخواد و نمیشه. اون موقع ممکنه حس کنه خدا هواشو نداشته ولی بعدها به این نتیجه میرسه که اونی که واسش اتفاق افتاده بهترین بوده. سال اول که کنکور داده بودم رتبم خیلی لب مرزی بود و واقعا فقط و فقط قبولی واسم مهم بود، حالا هرجا. یادمه روزای دم اعلام نتایج تو وبم نوشتم خدایا من حتی به داروی !!! هم راضیم! الان فکر میکنم اگه خدا به حرفم گوش داده بود، من یه ترم هم دووم نمیاوردم. داروی !!! کجا و دندون شهر خودم کجا!  (من نه توان دارو خوندن داشتم و نه توان دوری از خانواده).صادقانش اینه که به هرجای زندگیم نگاه میکنم، همیشه همه چی مطابق میلم پیش نرفته ولی همیشه خدا هوامو داشته. به هرچی خواستم رسیدم و خیلی وقتا به چیزی خیلی فراتر از تصو 4. وقتی همه چی میره رو اعصاب آدم!...
ما را در سایت 4. وقتی همه چی میره رو اعصاب آدم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5cactuusa بازدید : 51 تاريخ : سه شنبه 19 دی 1396 ساعت: 22:40

خیلی با عجله و در نهایت اعصاب خوردی درگیر یه کاری بودم. یهو سرمو بالا اوردم و باهاش چشم تو چشم شدم. نمیدونم اتفاقی بود یا از قبل داشت بهم نگاه میکرد. فقط میدونم از شدت فشار اون نگاه دلم میخواست زمین دهن باز کنه و منو ببلعه! از همون اولش هم میدونستم هیچ تناسب و شباهتی با من نداره ولی نتونستم خیلی قاطعانه بهش نه بگم. یه جوری دوستم داشت که حس میکردم دیگه امکان نداره یه نفر منو اینطوری دوست داشته باشه و از نهایت قلبش تحسین کنه. یه نکاتی از منو میدید چه از ظاهر و چه اخلاقی که اون زمانا دلم میخواست مثلا ایکس توی من ببینه. به یه چیزایی دقت میکرد که هیشکی دقت نکرده بود. میدونم خیلی خیلی خودخواهانه رفتار کردم ولی یه لحظه به خودم گفتم نکنه دوست داشته شدن بهتر از دوست داشتن باشه؟! اگه دیگه هیچ وقت کسی انقدر تا این حد دوستم نداشته باشه چی؟! هیچ چیزش شبیه اونی که من خوشم بیاد نبود ولی خواستم یه فرصتی به هر دومون بدم. یه فرصت به اون که خودشو بهم ثابت کنه و یه فرصت به خودم که شاید حسی بهش پیدا کنم.. ولی میدونی.. هرچی سعی کردم نشد. هیچ چیزش به دلم ننشست. خیلی دوستم داشتا، خیلی.. نوشتن بلد نبود ولی واسه ی من مینوشت.. نوشتناش با اون شعرایی که ایکس واسم گفته بود خیلی فرق داشت چون اصلا بلد نبود ولی خب از ته دل بود و فقط واسه ی خودم بود. میدونی.. خیلی سعی کردم به این چیزا دل ببندم ولی نشد.. خیلی وقتا د 4. وقتی همه چی میره رو اعصاب آدم!...
ما را در سایت 4. وقتی همه چی میره رو اعصاب آدم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5cactuusa بازدید : 71 تاريخ : سه شنبه 19 دی 1396 ساعت: 22:40

خیلی خسته ام و خوابم میاد. هنوز هم دوره نکردم.

همین :|

4. وقتی همه چی میره رو اعصاب آدم!...
ما را در سایت 4. وقتی همه چی میره رو اعصاب آدم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5cactuusa بازدید : 69 تاريخ : سه شنبه 19 دی 1396 ساعت: 22:40

از صبحای امتحانی که گوشیم ساعت چهار زنگ میخوره و من بیدار نمیشم و کنسلش میکنم و با عذاب وجدان میخونم یا بیدار میشم و روی کتاب خوابم میبره متنفرررررررم.

حسرت اینو میخورم که این همه فارما خوندم ولی چون فرصت نکردم دورش کنم عملا انگار هیچی نخوندم..

دارم میخوابم چون واقعا اخر شب مغزم جوابگو نیست. کاش صبح راحت بیدار شم :-(

4. وقتی همه چی میره رو اعصاب آدم!...
ما را در سایت 4. وقتی همه چی میره رو اعصاب آدم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5cactuusa بازدید : 62 تاريخ : سه شنبه 19 دی 1396 ساعت: 22:40

فارما میفتم :| اونم بعد از این همه خوندن.. :-(

به طرز وحشتناکی هم معده درد گرفتم و کاملا هم عصبیه طبق معمول :|

4. وقتی همه چی میره رو اعصاب آدم!...
ما را در سایت 4. وقتی همه چی میره رو اعصاب آدم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5cactuusa بازدید : 83 تاريخ : سه شنبه 19 دی 1396 ساعت: 22:40

فکر کنم دیگه همه اینو میدونن که من اعتماد به نفسم به طرز وحشتناکی بالاست.. ولی دانشگاه توی دو تا زمینه اعتماد به نفس منو یه جوری به صفر مطلق رسونده که هر جوری میخوام به خودم تلنگر بزنم نمیشه. اولیش اینه که هیچ وقت از همون ترم یک نمره واسم نبود. قبل و بعد هر امتحانی هم به خودم میگم نهایتش افتادنه که خب فدای سرم! ولی اینم هست که من هرچقدر هم که بخونم نمره هام هیچ فرقی نمیکنه. واقعا دیدم ادمایی رو که فقط شب امتحان خوندن و نمرشون خیلی خیلی بیشتر از من شده. بازم میگم نمره دغدغم نیست ولی ادم یه وقتایی با خودش میگه واقعا چرا؟! نکته ی دوم هم اینه که از بعد دانشجویی به این نتیجه رسیدم که من اصلاااا ادم محبوب یا جذابی نیستم. نه از این لحاظ که یکی منو بپسنده ها، نه. از لحاظ اینکه واسه ی رفیقام عزیز باشم. واقعا همه ی سعیمو کردم ولی هیچ وقت انگار جواب نداده.. پ ن: خیلی جدی نگیرید. فقط فارما یکم حالمو بد کرد.. فقط یکم دلم گرفته :-( از اینکه دلم گرفته احساس ضعف میکنم. حس میکنم ناراحت بودن یا ضعف نشون دادن اخلاقاییه که من نباید داشته باشم. حتی نسبت به اینجا نوشتنش هم حس بدی دارم..  4. وقتی همه چی میره رو اعصاب آدم!...
ما را در سایت 4. وقتی همه چی میره رو اعصاب آدم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5cactuusa بازدید : 66 تاريخ : سه شنبه 19 دی 1396 ساعت: 22:40

از آدما بت نسازیم..آدما رو تا حد خدایی بالا نبریم.. به آدما ایمان و یقین نداشته باشیم.. چشمامونو باز کنیم و نقاط ضعفشونو هم ببینیم.. روز اولی که بیانیه ی خاتمی اومد من فرواردش کردم توی گروه انجمن اسلامی دانشگاه (انجمن اصلاح طلبان). از اون روز هر روز دارم توسط ادمای مختلف ریپلای میشم و به زبان محترمانه فحش میخورم که اصلا خیلی هم بیانیش خوب بوده و نکنه شما انتظار دارید ضد نظام باشه و اگه غیر اینو میگفت ما طرفدارش نبودیم و ... !!!! اون اوایل جواب یه عده رو میدادم ولی بعد به این نتیجه رسیدم که افراطیا مهم نیست حزبشون چی باشه، در هر صورت بحث کردن باهاشون حماقته چون نه از موضعشون کوتاه میان و نه از روی منطق بحث می کنن. اصلاح طلب افراطی ای که چشمش رو روی واقعیتا ببنده به اندازه ی اصولگرای متعصبی که ققط حرف خودشو میزنه غیر قابل تحمله.. دیروز هم واقعا از جو اون گروه خسته شدم و لفت دادم. بگذریم از سیاست، فقط یه راهی پیدا کنیم واسه ی رفتن..  همه ی اینا به کناااار. یکی بود که دو ساعت و نیم داشت با ما به معنای واقعی دعوا میکرد که چرا شیشه مغازه داماد ما رو شکستن و شما حاضری فردا چکشو پاس کنی؟؟!! یعنی تو کل این دو ساعت و نیم این جمله رو در جواب همه ی حرف و منطق دیگران میداد :| دیگه اخرش واقعا صبرم سر اومد و بهش گفتم یه جوری حرف میزنی که انگار ما شیششو خورد کردیم و قراره از ما خسارت بگیری :||||| 4. وقتی همه چی میره رو اعصاب آدم!...
ما را در سایت 4. وقتی همه چی میره رو اعصاب آدم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5cactuusa بازدید : 54 تاريخ : سه شنبه 19 دی 1396 ساعت: 22:40

ادم نمیتونه کسی رو دوست نداشته باشه و واسش شعر عاشقانه بگه.. پس یعنی عاشق که نه، همشونو دوست داره؟! اخه میدونم که از اکثر این ادما انقدری دور بوده که نهایتا تو کل اون مدت کوتاه رابطه یک بار دیدشون و احتمالا یعضیارو همون یک بار هم ندیده.. پس نمیتونم بگم هدف سو استفاده بوده.. مگه دل یه ادم چقدر جا داره؟! میترا، غزل، نادیا، لیلی، لیلی، لیلی ... واقعاااا واسم سواله.. اگه واقعا دوستشون نداشته که این همه عاشقانه ی ناب از کجا میاد و اگه دوسشون داشته چطوری انقدر کوتاه مدت، چطوری این همه ادم.. لعنتی اخه چطوری؟!  هر یه شعر عاشقانشو که میخونم حس میکنم تو زندگیم هرگز این حجم از احساس رو درون کسی ندیدم.. انقدر عمیقه و قلب ادمو به لرزه در میاره. پس چطوری میتونه این همه متعدد باشه؟!  4. وقتی همه چی میره رو اعصاب آدم!...
ما را در سایت 4. وقتی همه چی میره رو اعصاب آدم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5cactuusa بازدید : 53 تاريخ : سه شنبه 19 دی 1396 ساعت: 22:40

این حجم از دل گرفتگی و بی حوصلگی این روزا بی سابقست..

4. وقتی همه چی میره رو اعصاب آدم!...
ما را در سایت 4. وقتی همه چی میره رو اعصاب آدم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5cactuusa بازدید : 63 تاريخ : سه شنبه 19 دی 1396 ساعت: 22:40

پنج شنبه امتحان تشخیص دارم. سخته خیلی ولی واقعا دلم نمره ی خیلی خوب میخواد. به خصوص اینکه میانترمم هم خیلی خوب شده.. فردا کلاس موسیقی دارم و هنوز اصلااااا اماده نیستم. چرا انقدر این چهار مضرابا سختن؟! اصولا بزرگترین مشکلم حفظ کردن این همه نته. کلا چرا انقدر حفظ کردن همه چی کار سختیه؟! خوش بحال اونایی که حفظیاتشون خوبه :-( امروز واسه ی سومین بار توی این هفته پیشنهادات مسخره ی مجازی داشتم :| اونم کجا؟! گودریدز!!!!! دیگه واقعا ادم توی یه فضای فرهنگی انتظارشو نداره.. داشتم نگاه میکردم دیدم این 49 امین پیام این مدلیه که توی گودریدز واسم اومده :|||| یه اسکرین از پیامی که واسم اومده بود استوری گذاشتم اینستا و نوشتم نسل اینا هنوز منقرض نشده!!!! نمیدونم چرا انقدر پسرا بهشون برخورد :| اخرش هم پاکش کردم. این پسره که داروئه اومده میگه چرا عکس از خودت نمیذاری و اینا. یعنی فقط لنگ دیدن قیافه ی منه :| چه بیکارن ملت.. من میدونم به محض اینکه عکسی بجز عکس پروفایل از من ببینه، میره و اینم بلاکم میکنه :-))))) کلا تازگیا خیلی بلاک میشم، واقعا نمیدونم چرا :|. بگذریم ازونایی که معلومه منو میوت کردن. :-)))))) یه کتابی دارم میخونم به اسم the red notebook. از وقتی که وبی با این اسم داشتم، دلم میخواست که بخونمش.. :-) پ ن: اینجا عملا از فرم وب خارج شده. هدفم فقط ثبت این روزاست.. 4. وقتی همه چی میره رو اعصاب آدم!...
ما را در سایت 4. وقتی همه چی میره رو اعصاب آدم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5cactuusa بازدید : 85 تاريخ : سه شنبه 19 دی 1396 ساعت: 22:40